بایگانی برچسب برای: بینایی ماشین

قطعه بندی قسمت دوم OCR

 ﻗﻄﻌﻪ ﺑﻨﺪی :

ﻣﺮﺣﻠﺔ ﭘﻴﺶ ﭘﺮﺩﺍﺯﺵ ﻳﻚ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﺍﺻﻼﺡ ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﺳﻨﺪ ﺭﺍ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ ﺑﮕﻮﻧﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻛﺎﻓﻲ ﺍﺯ اطلاعات ﺷﻜﻠﻲ، ﻓﺸﺮﺩﻩ ﺳﺎﺯﻱ ﺑﺎﻻ ﻭ ﻧﻮﻳﺰ ﭘﺎﻳﻴﻦ، ﺍﺯ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﻧﺮﻣﺎﻟﻴﺰﻩ ﺷﺪﺓ ﺳﻨﺪ ﻗﺎﺑﻞ ﺣﺼﻮﻝ است. ﻗﻄﻌﻪ ﺑﻨﺪی ﻳﻚ ﻣﺮﺣﻠﺔ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺎ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﺣﺮﻭﻑ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎﹰ ﺣﺮﻭﻑ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﻭ ﻋﺮﺑﻲ ﻛﻪ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻧﺘﻴﺠﺔ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺯ ﺟﺪﺍﺳﺎﺯﻱ ﻛﻠﻤﺎﺕ، ﺧﻄﻮﻁ ﻳﺎ ﻛﺎﺭﺍﻛﺘﺮﻫﺎ ﻣﺴﺘﻘﻴﻤﺎً ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﻧﺮﺥ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻣﻲ ﮔﺬﺍﺭﺩ. ﻗﻄﻌﻪ ﺑﻨﺪی ﻏﻠﻂ ﻛﺎﺭﺍﻛﺘﺮﻫﺎ، ﻋﺎﻣﻞ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﺧﻄﺎﻫﺎﻱ OCR است.
مانند : nr →  mیا m →  nr
ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺩﻗﺖ ﻳﻚ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻢ ﻗﻄﻌﻪ ﺑﻨﺪی ﺑﻪ ﺳﺒﻚ ﻧﮕﺎﺭﺵ ﺣﺮﻭﻑ، ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﭘﺮﻳﻨﺖ، ﻛﺎﺭﺍﻛﺘﺮﻫﺎﻱ ﺍﻳﺘﺎﻟﻴﻚ ﻟﻜﻪ ﺷﺪﻩ و ﻧﻴﺰ ﻧﺴﺒﺖ ﺍﻧﺪﺍﺯﺓ ﻓﻮﻧﺖ ﺑﻪ ﺭﺯﻭﻟﻮﺷﻦ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﺍﺳﻜﻨﺮ ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺩﺍﺭﺩ.


ﺩﻭ ﻧﻮﻉ ﻗﻄﻌﻪ ﺑﻨﺪی ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ :

الف ) ﻗﻄﻌﻪ ﺑﻨﺪی ﺑﻴﺮﻭﻧﻲ، ﻛﻪ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺟﺪﺍﺳﺎﺯﻱ ﺑﺨﺸﻬﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻧﮕﺎﺭﺵ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﭘﺎﺭﺍﮔﺮﺍﻓﻬﺎ، ﺟﻤﻼﺕ ﻳﺎ ﻛﻠﻤﺎﺕ
ب ) ﻗﻄﻌﻪ ﺑﻨﺪی درونی، ﻛﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺁﻥ، ﺟﺪﺍﺳﺎﺯﻱ ﺣﺮﻭﻑ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎً ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﺳﺮ ﻫﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﻣﺘﻮﻥ لاتین ﻭ ﻳﺎ ﺭﺳﻢﺍﻟﺨﻄﻬﺎﻱ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﻧﻈﻴﺮ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﻭ ﻋﺮﺑﻲ می باشد.

ﻗﻄﻌﻪ ﺑﻨﺪی ﺑﻴﺮﻭﻧﻲ :

ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺭﺩﻱ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻣﺘﻮﻥ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﻛﻪ ﺣﺮﻭﻑ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﺳﺮﻫﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ، ﺳﻪ ﺭﻭﻳﻜﺮﺩ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﺑﺮﻭﻥ ﺧﻂ ﻣﺘﻮﻥ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﻳﺎ ﺯﻳﺮكلمات ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ.
الف ) ﺭﻭﻳﻜﺮﺩ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﻗﻄﻌﻪ ﺑﻨﺪی ﻛﻠﻤﺎﺕ
ب ) ﺭﻭﻳﻜﺮﺩ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﻛﻠﻤﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﻚ ﺍﻟﮕﻮﻱ ﻭﺍحد
ج ) ﺭﻭﻳﻜﺮﺩ ﺗﺮﻛﻴﺒﻲ

ﻗﻄﻌﻪ ﺑﻨﺪی درﻭﻧﻲ :

ﺩﺭ ﺭﻭﻳﻜﺮﺩ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺟﺪﺍﺳﺎﺯﻱ، ﺍﺑﺘﺪﺍ ﻛﻠﻤﻪ ﺩﺭ ﻣﺮﺣﻠﺔ ﺟﺪﺍﺳﺎﺯﻱ ﺑﻪ ﺣﺮﻭﻑ ﻳﺎ ﺯﻳﺮ ﺣﺮﻭﻑ ﺷﻜﺴﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ.
ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻗﻄﻌﺎﺕ ﺟﺪﺍ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﻣﻲ شوند و ﺍﺯ ﻛﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻠﻤﻪ خواهد ﺷﺩ؛ ﺭﻭﺷﻬﺎﻱ ﺑﻜﺎﺭﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﻳﻜﺮﺩ ﺑﻪ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ :
–    ﺗﻘﻄﻴﻊ ﻛﻠﻤﻪ ﺑﻪ ﺣﺮﻭﻑ
–    ﺗﻘﻄﻴﻊ ﻛﻠﻤﻪ ﺑﻪ ﺯﻳﺮﺣﺮﻭﻑ
ﺩﺭ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﻭﻝ ﻛﻠﻤﻪ ﺑﻪ ﺣﺮﻭﻑ ﺟﺪﺍﺳﺎﺯﻱ می ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺣﺮﻭﻑ ﺟﺪﺍ ﺷﺪﻩ، ﻛﻠﻤﻪ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﺩ. ﺭﻭﻳﻜﺮﺩ ﺑﻜﺎﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﺭﺍ ﺭﻭﻳﻜﺮﺩ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺟﺪﺍﺳﺎﺯﻱ ﻭ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﺣﺮﻭﻑ ﻣﻲ ﻧﺎﻣﻨﺪ.
ﺩﺭ ﮔﺮﻭﻩ ﺩﻭ، ﻛﻠﻤﻪ ﺑﻪ ﺯﻳﺮﺣﺮﻭﻑ ﻣﺜﻞ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﻨﺤﻨﻲ ﻫﺎ ﻭ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭﻫﺎﻱ ﭘﺎﻳﺔ ﺩﻳﮕﺮ ﺟﺪﺍﺳﺎﺯﻱ ﻣﻲ شود و ﺑﺎ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺯﻳﺮﺣﺮﻭﻑ ﻭ ﺗﺮﻛﻴﺐ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻠﻤﻪ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﺩ. ﺩﺭ ﺭﻭﻳﻜﺮﺩ ﺑﻜﺎﺭ گرفته شده در ﮔﺮﻭﻩ ﺩﻭﻡ ﻛﻪ ﺍﺻﻄﻼﺣﺎﹲ ﺟﺪﺍﺳﺎﺯﻱ ﻭ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﺗﻮﺃﻡ ﻧﺎﻣﻴﺪﻩ ﻣﻲ شود. نمیﺗﻮﺍﻥ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﻣﺮﺯ ﺣﺮﻭﻑ ﺭﺍ ﺑﻄﻮﺭ ﻛﺎﻣﻞ ﻣﺸﺨﺺ ﻛﺮﺩ. ﺑﻠﻜﻪ ﺣﺮﻭﻑ ﺍﺯ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺘﻬﺎﻱ ﻛﻠﻤﻪ ﺑﻪ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﻭ  ﺟﺪﺍﺳﺎﺯﻱ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. ﺩﺭ ﻫﻴﭽﻜﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺷﻜﻞ ﺭﻭﻳﻜﺮﺩ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺟﺪﺍﺳﺎﺯﻱ، ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﻛﻠﻲ ﻛﻠﻤﻪ ﺗﻮﺟﻬﻲ نمی ﺷﻮﺩ ﻭ ﺳﻌﻲ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﺣﺮﻭﻑ ﻳﻚ ﻛﻠﻤﻪ، ﺁﻥ ﻛﻠﻤﻪ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﻮﺩ.
ﺩﺭ ﺭﻭﻳﻜﺮﺩ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﻛﻠﻤﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﻚ ﺍﻟﮕﻮﻱ ﻭﺍﺣﺪ، ﺗﻼﺷﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻘﻄﻴﻊ ﻛﻠﻤﻪ ﺑﻪ ﺣﺮﻭﻑ ﻭ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﺣﺮﻭﻑ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﻛﻠﻤﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﻤﻲ ﮔﻴﺮﺩ ﻭ ﻛﻠﻤﻪ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﻳﻚ ﺍﻟﮕﻮ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻣﻲ گردد.
ﺭﻭﺷﻬﺎﻱ ﺑﻜﺎﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﻳﻜﺮﺩ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻛﺮﺩ :
ﮔﺮﻭﻩ ﺍﻭﻝ ﺭﻭﺷﻬﺎﻳﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﻛﻠﻤﻪ ﺭﺍ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﻳﻚ ﺍﻟﮕﻮﻱ ﺩﻭ ﺳﻄﺤﻲ ( ﺑﺎﻳﻨﺮﻱ ) ﻳﺎ ﺑﺎ ﺳﻄﻮﺡ ﺧﺎﻛﺴﺘﺮﻱ ﺩﺭ    ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﺷﻬﺎﻱ ﻣﻌﻤﻮﻝ ﺩﺭ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺗﺼﺎﻭﻳﺮ ﻛﻪ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺗﻮﺍﺑﻊ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﻳﺎ ﺭﻭﺷﻬﺎﻳﻲ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺷﺒﻜﻪ ﻋﺼﺒﻲ ﻭ ﻏﻴﺮﻩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ.
ﮔﺮﻭﻩ ﺩﻭﻡ ﺭﻭﺷﻬﺎﻱ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﭘﺮﺩﺍﺯﺵ ﺳﻴﮕﻨﺎﻟﻬﺎﻱ ﺗﺼﺎﺩﻓﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺷﻬﺎ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﺑﻜﺎﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻨﺔ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎً ﻛﻠﻤﺎﺕ ﺩﺳﺘﻨﻮﻳﺲ لاتین ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ اند.

ﭘﻴﺶ ﭘﺮﺩﺍﺯﺵ-اولین بخش از کار OCR

پیش پردازش در تشخص نوری کاراکترها

ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﻛﻠﻴﺔ ﭘﺮﺩﺍﺯﺷﻬﺎﻳﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺳﻴﮕﻨﺎﻟﻬﺎﻱ ﺗﺼﻮﻳﺮﻱ ﺧﺎﻡ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. ﺗﺎ ﻣﻮﺟﺐ ﺗﺴﻬﻴﻞ ﻳﺎ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺩﻗﺖ ﺭﻭﻧﺪ ﺍﺟﺮﺍﻱ ﻓﺎﺯﻫﺎﻱ ﺑﻌﺪﻱ ﮔﺮﺩﻧﺪ. ﺍﺯ ﻣﺠﻤﻮﻋﺔ ﺍﻳﻦ ﭘﺮﺩﺍﺯﺷﻬﺎ، ﻫﺪﻓﻬﺎﻱ ﺯﻳﺮ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ :
1-    ﻛﺎﻫﺶ ﻧﻮﻳﺰ
2-    ﻧﺮﻣﺎﻟﻴﺰﻩ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﺩﺍﺩهﻫﺎ
3-    ﻓﺸﺮﺩﻩ ﺳﺎﺯﻱ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﻣﻲ ﺑﺎﻳﺴﺖ ﻣﺤﻔﻮﻅ ﺑﻤﺎﻧﺪ.
4-    ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﺧﻂ ، ﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﻓﻮﻧﺖ

1-كاهش نویز

ﻧﻮﻳﺰ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺍﺳﻄﺔ ﺩﺳﺘﮕﺎﻫﻬﺎﻱ ﺍﺳﻜﻨﺮ ﻧﻮﺭﻱ ﻳﺎ ﺍﺑﺰﺍﺭﻫﺎﻱ ﻧﮕﺎﺭﺷﻲ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻗﻄﻌﻪ ﺧﻄﻬﺎﻱ ﮔﺴﺴﺘﻪ ، ﺍﺗﺼﺎﻝ ﺑﻴﻦ ﺧﻄﻮﻁ، ﻓﻀﺎﻫﺎﻱ ﺧﺎﻟﻲ ﺩﺭ ﺧﻄﻮﻁ ﻣﺘﻦ، ﭘﺮ ﺷﺪﻥ ﺣﻔﺮه‌های ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﺑﺮﺧﻲ ﺣﺮﻭﻑ ﻭ ﻏﻴﺮﻩ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﺩ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺍﻋﻮﺟﺎﺟﻬﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺷﺎﻣﻞ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﻣﺤﻠﻲ، ﻣﻨﺤﻨﻲ ﺷﺪﻥ ﮔﻮﺷﻪ ﺣﺮﻭﻑ، ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺷﻜﻞ ﻭ ﻳﺎ ﺧﻮﺭﺩﮔﻲ ﺣﺮﻭﻑ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﻣﺪ ﻧﻈﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ. ﻗﺒﻞ ﺍﺯ. ﻣﺮﺣﻠﺔ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﺣﺮﻭﻑ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻧﻘﺎﻳﺺ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﺷﻮﻧﺪ. یكی از ﺗﻜﻨﻴﻜﻬﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻛﺎﻫﺶ ﻧﻮﻳﺰ فیلتر كردن می‌باشد :

1-1-فیلتر كردن

ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺵ ﺑﻪ ﺣﺬﻑ ﻧﻮﻳﺰ ﻛﻤﻚ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻧﺎﺻﺎﻓﻴﻬﺎﻱ ﺑﺪﻧﺔ ﺣﺮﻭﻑ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺑﻮﺳﻴﻠﺔ ﺳﻄﻮﺡ ﻧﮕﺎﺭﺵ ﻧﺎﻫﻤﻮﺍﺭ ( ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺘﻮﻥ ﺩﺳﺘﻨﻮﻳﺲ ) ﻭ ﻳﺎ ﻧﺮﺥ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺑﺮﺩﺍﺭﻱ ﺿﻌﻴﻒ ﺩﺳﺘﮕﺎﻫﻬﺎﻱ ﺍﺧﺬ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻳﺠﺎﺩ می‌شوند،  در مرحله پیش پردازش كاهش می‌دهد. ﻓﻴﻠﺘﺮﻫﺎﻱ ﺣﻮﺯﺓ ﻣﻜﺎﻧﻲ ﻳﺎ ﻓﺮﻛﺎﻧﺴﻲ ﻣﺘﻌﺪﺩﻱ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻃﺮﺍﺣﻲ ﻛﺮﺩ. ﺍﻳﺪﺓ ﺍﺻﻠﻲ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺵ، ﻛﺎﻧﻮﻭﻟﻮ ﻛﺮﺩﻥ (Convolute) (به معنی پیچاپیچ كردن) یك ماسك از پیش تعریف شده با تصویر ﺟﻬﺖ ﺗﺨﺼﻴﺺ ﻳﻚ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺟﺪﻳﺪ ﺑﻪ ﭘﻴﻜﺴﻞ ﺑﺮﺣﺴﺐ ﺗﺎﺑﻌﻲ ﺍﺯ ﻣﻘﺎﺩﻳﺮ ﭘﻴﻜﺴﻠﻬﺎﻱ مجاور است. فیلترها ﺭﺍ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻘﺎﺻﺪ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﭼﻮﻥ ﻫﻤﻮﺍﺭﺳﺎﺯﻱ، ﺷﺎﺭﭖ ﻛﺮﺩﻥ ، ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺳﻄﻮﺡ ﺁﺳﺘﺎﻧﻪ، ﺣﺬﻑ ﭘﺲ ﺯﻣﻴﻨﺔ ﺑﺎﻓﺖ ﮔﻮﻧﻪ ﻳﺎ ﺭﻧﮕﻲ ﺧﻔﻴﻒ ﻭ ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻛﻨﺘﺮﺍﺳﺖ (ﭘﺎﺩﻧﻤﺎﻳﻲ) طراحی کرد.

2-ﻧﺮﻣﺎﻟﻴﺰﻩ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﺩﺍﺩهﻫﺎ

ﺭﻭﺷﻬﺎﻱ ﻧﺮﻣﺎﻟﻴﺰﻩ ﻛﺮﺩﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﻫﺎ در پیش پردازش ﺑﻪ ﺣﺬﻑ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﻧﮕﺎﺭﺷﻲ ﻛﻤﻚ ﻧﻤﻮﺩﻩ و ﺩﺍﺩﻩهای ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩﺍﻱ ﺭﺍ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻣﻲﺩﻫﺪ.
ﺭﻭﺷﻬﺎﻱ ﭘﺎﻳﺔ ﻧﺮﻣﺎﻟﻴﺰﻩ ﻛﺮﺩﻥ ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪ ﺍﺯ :

2-1-ﻧﺮﻣﺎﻟﻴﺰﻩ ﻛﺮﺩﻥ ﻛﺠﻲ ﻣﺘﻦ ﻭ ﺍﺳﺘﺨﺮﺍﺝ ﺧﻄﻮﻁ ﺯﻣﻴﻨﻪ

ﺑﺪﻳﻞ ﻋﺪﻡ ﺩﻗﺖ ﺩﺭ ﻣﺮﺣﻠﺔ ﺍﺳﻜﻦ ﻭ ﻳﺎ ﺑﻲ ﺩﻗﺘﻲ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻧﮕﺎﺭﺵ ﻣﺘﻦ ﺩﺳﺘﻨﻮﻳﺲ، ﻣﻤﻜﻦ است ﺧﻄﻮﻁ ﻣﺘﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﺍﻧﺪﻛﻲ ﺍﻧﺤﺮﺍﻑ ﻳﺎ ﭼﺮﺧﺶ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻛﺎﺭﺍﻳﻲ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻤﻬﺎﻱ ﺑﻜﺎﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺩﺭ ﻃﺒﻘﺎﺕ ﺑﻌﺪﻱ ﺳﻴﺴﺘﻢ OCR ﺭﺍ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﺪ؛ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻣﻔﺮﻭﺿﺎﺕ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺭﻭﺷﻬﺎﻱ ﻗﻄﻌﻪ ﺑﻨﺪﻱ، ﻋﺪﻡ ﻛﺞ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﻣﺘﻦ ﻭﺭﻭﺩﻱ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻧﻘﻴﺼﻪ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻭ ﺗﺼﺤﻴﺢ ﮔﺮﺩﺩ. ﺁﺷﻜﺎﺭﺳﺎﺯﻱ ﺧﻂ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﺩﺭ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﺗﻜﻨﻴﻜﻬﺎﻱ ﻗﻄﻌﻪ ﺑﻨﺪﻱ ﻭ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﻣﺘﻮﻥ ﻓﺎﺭﺳﻲ، ﻋﺮﺑﻲ ﻭ لاتین ﻧﻘﺶ ﺍﺳﺎﺳﻲ ﺩﺍﺭﺩ. ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ، ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﻛﺎﺭﺍﻛﺘﺮﻫﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ « g » ﻭ « 9 » ﺭﺍ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﻮﺍﺳﻄﺔ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻧﺴﺒﻲ ﺷﺎﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﻂ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﺳﺎﺧﺖ

2-2-ﻧﺮﻣﺎﻟﻴﺰﻩ ﻛﺮﺩﻥ ﺍﺭﻳﺐ ﺷﺪﮔﻲ

ﺩﺭ ﻣﺘﻮﻥ ﭼﺎﭘﻲ فارسی ﻭ ﻻﺗﻴﻦ، ﻛﺎﺭﺍﻛﺘﺮﻫﺎﻱ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻓﺮﻣﺖ ﺍﻳﺘﺎﻟﻴﻚ ﺍﺯ ﺭﺍﺳﺘﺎﻱ ﻋﻤﻮﺩ ﺍﻧﺤﺮﺍﻑ دارند. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺩﺭ ﻣﺘﻮﻥ ﺩﺳﺘﻨﻮﻳﺲ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﻩ ها ﺍﻳﻦ ﭘﺪﻳﺪﻩ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮﺍﻥ « ﺷﺪﮔﻲ ﺍﺭﻳﺐ » ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﻲشود و می‌تواند ﺩﻗﺖ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺍﻟﮕﻮﺭﻳﺘﻤﻬﺎﻱ ﻗﻄﻌﻪ بندی ﻳﺎ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﺭﺍ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﺪ ﻭ ﻟﺬﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﻴﺴﺘﻤﻬﺎ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﺮﺣﻠﺔ پیش پردازش ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺍﺭﻳﺐ ﺑﻮﺩﻥ ﻛﺎﺭﺍﻛﺘﺮﻫﺎ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻭ ﺗﺼﺤﻴﺢ ﮔﺮﺩﺩ. اریب ﺷﺪﮔﻲ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﺯﺍﻭﻳﺔ ﺷﻴﺐ ﺑﻴﻦ ﻃﻮﻳﻠﺘﺮﻳﻦ ﺯﻳﺮﺣﺮﻑ ﺩﺭ ﻳﻚ ﻛﻠﻤﻪ ﻭ ﺟﻬﺖ ﻋﻤﻮﺩﻱ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﻧﺮﻣﺎﻟﻴﺰﻩ ﻛﺮﺩﻥ ﺍﺭﻳﺐ، ﺑﻨﻈﻮﺭ ﻧﺮﻣﺎﻟﻴﺰﻩ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﻛﻠﻴﺔ ﻛﺎﺭﺍﻛﺘﺮﻫﺎ ﺑﻪ ﻳﻚ ﻓﺮﻡ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﻜﺎﺭ می‌رود. ﻣﻌﻤﻮﻟﺘﺮﻳﻦ ﺭﻭﺵ ﺩﺭ ﺗﺨﻤﻴﻦ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺍﺭﻳﺐ ﺷﺪﮔﻲ، ﻣﺤﺎﺳﺒﺔ ﺯﺍﻭﻳﺔ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﺍﺟﺰﺍﺀ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻪ ﺧﻂ ﻋﻤﻮﺩ ﺍﺳﺖ. در ﺍﺳﺘﺨﺮﺍﺝ ﺧﻄﻮﻁ ﻋﻤﻮﺩﻱ ﺍﺯ ﻛﺎﺭﺍﻛﺘﺮﻫﺎ ﺑﻮﺳﻴﻠﺔ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﺮﺩﻥ ﻣﺆﻟﻔﻪ های ﻛﺪ ﺯﻧﺠﻴﺮﻩای ﺗﻮﺳﻂ ﻳﻚ ﺟﻔﺖ ﻓﻴﻠﺘﺮ ﻳﻚ ﺑﻌﺪﻱ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲﭘﺬﻳﺮﺩ. ﻣﺨﺘﺼﺎﺕ ﺷﺮﻭﻉ ﻭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻫﺮ ﺧﻂ، ﺯﺍﻭﻳﺔ ﺍﺭﻳﺐ ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﻣﻲ دهد.

2-3-ﻧﺮﻣﺎﻟﻴﺰﻩ ﻛﺮﺩﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ (ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻣﻘﻴﺎﺱ ﺩﺍﺩﻥ)

ﺩﺭ ﺳﻴﺴﺘﻤﻬﺎﻱ OCR ﺍﻏﻠﺐ ﺗﺼﺎﻭﻳﺮ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﺧﻴﻠﻲ ﻛﻮﭼﻚ ﻳﺎ ﺧﻴﻠﻲ ﺑﺰﺭﮒ ، ﺑﻪ ﻳﻚ ﺍﻧﺪﺍﺯﺓ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ ﻧﺮﻣﺎﻟﻴﺰﻩ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ. ﺍﻳﻦ ﻋﻤﻞ ﻣﻌﻤﻮﻻﹰ ﺑﺎ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺑﺮﺩﺍﺭﻱ ﻣﺠﺪﺩ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ.
روشهای بازشناسی حروف ممكن است نرمالیزه كردن اندازه را در هر دو جهت افقی و عمودی انجام دهند. هر كاراكتر به تعدادی ناحیه تقسیم می‌شود و هر یك از این نواحی بصورت جداگانه تغییر مقیاس داده می‌شوند.

3-ﻓﺸﺮﺩﻩ ﺳﺎﺯﻱ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﻣﻲ ﺑﺎﻳﺴﺖ ﻣﺤﻔﻮﻅ ﺑﻤﺎﻧﺪ

ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻜﻨﻴﻜﻬﺎﻱ ﻛﻼﺳﻴﻚ ﻓﺸﺮﺩﻩ ﺳﺎﺯﻱ ﺗﺼﺎﻭﻳﺮ ﻛﻪ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﻮﺯﺓ ﻣﻜﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺣﻮﺯﻩ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ، ﺑﺮﺍﻱ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﺣﺮﻭﻑ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻧﻤﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ. در ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﺣﺮﻭﻑ در پیش پردازش، ﻋﻤﻞ ﻓﺸﺮﺩﻩ سازی ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪ ﺁﻥ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﺯ ﺗﻜﻨﻴﻜﻬﺎﻱ ﺣﻮﺯﺓ ﻣﻜﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ اطلاعات ﺷﻜﻠﻲ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ.
ﺩﻭ ﺗﻜﻨﻴﻚ ﻣﺘﻌﺎﺭﻑ ﻓﺸﺮﺩﻩ ﺳﺎﺯﻱ، ﻳﻜﻲ ﺗﻜﻨﻴﻚ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺳﻄﺢ ﺁﺳﺘﺎﻧﻪ (ﺑﻤﻨﻈﻮﺭ ﺑﺎﻳﻨﺮﻱ ﻛﺮﺩﻥ ﺗﺼﺎﻭﻳﺮ ﺳﻄﺢ ﺧﺎﻛﺴﺘﺮﻱ ﻣﺘﻮﻥ) و دیگری ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻧﺎﺯﻙ سازی می‌باشد.

3-1-ﺑﺎﻳﻨﺮﻱ ( ﺩﻭﺳﻄﺤﻲ ) ﻛﺮﺩﻥ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﻣﺘﻦ

ﺑﻤﻨﻈﻮﺭ ﻛﺎﻫﺶ ﺣﺠﻢ ﺫﺧﻴﺮﻩ ﺳﺎﺯﻱ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻴﺎﺯ ﻭ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺳﺮﻋﺖ ﭘﺮﺩﺍﺯﺵ، ﺍﻏﻠﺐ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻳﻚ ﺳﻄﺢ ﺁﺳﺘﺎﻧﻪ، ﺗﺼﺎﻭﻳﺮ ﺳﻄﺢ ﺧﺎﻛﺴﺘﺮﻱ ﻳﺎ ﺭﻧﮕﻲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺼﺎﻭﻳﺮ ﺑﺎﻳﻨﺮﻱ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻧﻤﻮﺩ. دو ﺭﻭﺵ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺳﻄﺢ ﺁﺳﺘﺎﻧﻪ ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪ ﺍﺯ سراسری (Global) و محلی (Local). ﺩﺭ ﺭﻭﺵ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺳﻄﺢ ﺁﺳﺘﺎﻧﺔ ﺳﺮﺍﺳﺮﻱ، ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺳﻄﺢ ﺁﺳﺘﺎﻧﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻞ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﺳﻨﺪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﻲ شود. ﺍﻳﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﻏﻠﺐ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎﻱ ﺗﺨﻤﻴﻨﻲ ﺍﺯ سطح ﭘﺲ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻫﻴﺴﺘﻮﮔﺮﺍﻡ ﺳﻄﺢ ﺭﻭﺷﻨﺎﻳﻲ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻣﻲگردد، ﺳﻨﺠﻴﺪﻩ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. روش اعمال ﺳﻄﺢ ﺁﺳﺘﺎﻧﺔ ﻣﺤﻠﻲ ( ﺗﻄﺒﻴﻘﻲ ) ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ اطلاعات ﻧﻮﺍﺣﻲ ﻣﺤﻠﻲ، ﺍﺯ ﻣﻘﺎﺩﻳﺮ ﻣﺘﻔﺎﻭﺗﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﺮ ﭘﻴﻜﺴﻞ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺍﻱ ﺑﻴﻦ ﺗﻜﻨﻴﻜﻬﺎﻱ ﻣﻌﻤﻮﻝ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺳﻄﺢ ﺁﺳﺘﺎﻧﻪ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﺳﺮﺍﺳﺮﻱ ﻭ ﻣﺤﻠﻲ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻳﻚ ﻣﻌﻴﺎﺭ ﺍﺭﺯﻳﺎﺑﻲ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻴﺎﺭ ﺍﺭﺯﻳﺎﺑﻲ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻣﻘﺎﻳﺴﺔ ﺩﻗﺖ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﺻﺤﻴﺢ ﻳﻚ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﺣﺮﻭﻑ ﺑﺎ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺗﻜﻨﻴﻜﻬﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺳﻄﺢ ﺁﺳﺘﺎﻧﻪ ﮔﺬﺍﺭﻱ.

3-2-ﻧﺎﺯﻙ ﺳﺎﺯﻱ

ﺍﻳﻦ ﻋﻤﻞ ﺩﺭﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﻛﺎﻫﺶ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪای ﺩﺭ ﺣﺠﻢ ﺩﺍﺩﻩ ایجاد میﻛﻨﺪ، اطلاعات ﺷﻜﻠﻲ ﻛﺎﺭﺍﻛﺘﺮ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺍﺳﺘﺨﺮﺍﺝ می ﻧﻤﺎﻳﺪ. ﺩﻭ ﺭﻭﺵ ﭘﺎﻳﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻧﺎﺯﻙ ﺳﺎﺯﻱ ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪ ﺍﺯ :
–    ﻧﺎﺯﻙ ﺳﺎﺯﻱ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﭘﻴﻜﺴﻞ
–    ﻧﺎﺯﻙ ﺳﺎﺯﻱ ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﭘﻴﻜﺴﻞ
ﻧﺎﺯﻙ ﺳﺎﺯﻱ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﭘﻴﻜﺴﻞ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﻣﺤﻠﻲ ﻭ ﺗﻜﺮﺍﺭﻱ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﭘﺮﺩﺍﺯﺵ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﻭﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﻛﺎﺭﺍﻛﺘﺮ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺳﻜﻠﺖ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻋﺮﺽ ﻳﻚ ﭘﻴﻜﺴﻞ ﺑﺎﻗﻲ ﺑﻤﺎﻧﺪ. ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺵ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻧﻮﻳﺰ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺣﺴﺎﺱ ﺑﻮﺩﻩ، ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﻛﺎﺭﺍﻛﺘﺮ ﺭﺍ ﻣﺨﺪﻭﺵ ﺳﺎﺯﺩ. ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺩﻳﮕﺮ، ﺭﻭﺷﻬﺎﻱ ﻧﺎﺯﻙ ﺳﺎﺯﻱ ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﭘﻴﻜﺴﻞ، ﻃﻲ ﻓﺮﺍﻳﻨﺪ ﻧﺎﺯﻙ سازی ﻣﻘﺪﺍﺭﻱ ﺍﺯ اطلاعات ﺳﺮﺍﺳﺮﻱ ﺩﺭﺑﺎﺭﺓ ﻛﺎﺭﺍﻛﺘﺮ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﺩﻫﻨﺪ. ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺷﻬﺎ ﻳﻚ ﺧﻂ ﻣﺮﻛﺰﻱ ﻳﺎ ﻣﻴﺎﻧﺔ ﺑﺨﺼﻮﺹ ﺍﺯ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﭘرتر ﺭﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻫﻤﺔ ﭘﻴﻜﺴﻠﻬﺎ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻣﻲ نمایند.

4-ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﺧﻂ ، ﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﻓﻮﻧﺖ 

ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﺧﻂ، ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻛﻼﺳﻬﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺳﻤﺒﻞ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﻣﻮﺭﺩ ملاحظه ﻗﺮﺍﺭ ﮔﻴﺮﻧﺪ ﺭﺍ ﻛﺎﻫﺶ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ. ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﺘﻦ در پیش پردازش، ﺑﻤﻨﻈﻮﺭ ﺑﻜﺎﺭﮔﻴﺮﻱ ﻣﺪﻟﻬﺎﻱ ﻣﺘﻨﻲ ﺧﺎﺹ ﺿﺮﻭﺭت دارد. ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪﻱ ﻓﻮﻧﺘﻬﺎ، ﺗﻌﺪﺩ ﺷﻜﻠﻬﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺣﺮﻭﻑ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻛﻼﺱ كه می‌بایست ﺩﺭ ﻓﺮﺍﻳﻨﺪ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﻟﺤﺎﻅ ﮔﺮﺩﺩ ﺭﺍ ﻛﺎﻫﺶ می‌دهد و سبب می‌شود كه امر شناسایی، تنها به یك كلاس فونت محدود گردد. ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ خط و ﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﻓﻮﻧﺖ ﺩﺭ ﻛﺎﺭﺑﺮﺩﻫﺎﻳﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﻤﺎﻳﻪ سازی و ﺩﺳﺘﻜﺎﺭﻱ ﺍﺳﻨﺎﺩ نیز مطلوب می باشد.

منبع

تاریخچه OCRدر ایران

 ocr در ایران چگونه آغاز شد؟ 

ماجرا از ثبت‌نام داوطلبان آزمون «سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان (تیزهوشان)» در سال 1380 ‎آغاز شد. ثبت‌نام از روی فرم‌هایی كه توسط دانش‌آموزان تكمیل می‌شد انجام می‌گرفت. دانش‌آموزان شركت‌كننده در آزمون ــ مانند آزمون‌های سراسری ــ باید نام، نام خانوادگی، نام پدر، نام شهرستان محل تولد و سكونت، نام مدرسه و دین خود را در داخل كادرهای مربعی شكل و به صورت حروف مقطع (یعنی هر حرف داخل یك كادر) می‌نوشتند. وقتی كه همة فرم‌ها از طریق پست به سازمان مركزی برگزاركننده آزمون می‌رسید، عدة زیادی تایپیست متن آنها را دوباره وارد رایانه می‌كردند. در واقع همان حرف‌های داخل كادر را دوباره تایپ می‌كردند تا اطلاعات شناسنامه‌ای هر دانش‌آموز به صورت دیجیتالی درآید. این روش هم بسیار زمان‌بُر بود و هم نیاز به تعداد زیادی تایپیست داشت. احتمال داشت كه تایپیست‌ها هم هنگام تایپ اشتباه كنند و با ثبت نادرست یك نام، مشخصات فردی در رایانه مركزی وارد شود كه اصلاً متولد نشده است! مثلاً فرض كنید تایپیست محترم نام «جواد» را، كه داخل كادرها به صورت «ج.و.ا.د» نوشته شده بود،« فؤاد» تایپ می‌كرد؛ در آن صورت در كارت شناسایی جواد سابق، فؤاد فعلی ثبت می‌شد! (جوادِ موجود حذف می‌شد و فؤاد ناموجود وارد فهرست داوطلبان می‌شد!) افزون بر این، هزینة كار نیز بسیار زیاد بود.
به علت همین مشكلات، در بهمن‌ماه 1380، نخستین طرح OCR برای بازشناسی حروف فارسی توسط كامپیوتر ارائه شد و در سال‌های 1381 و 1382 نیز ثبت‌نام آزمون تیزهوشان به یاری این نرم‌افزار انجام شد.
در زبان‌های دیگر، به ویژه زبان‌هایی كه با حروف لاتینی نوشته می‌شوند، سال‌هاست كه از OCR استفاده می‌شود. اما در ایران تازه دو سه سالی است كه به فكر استفاده از OCR در زبان فارسی افتاده‌ایم.
و اما OCR چند نوع است: یا تایپی است یا دست‌نویس. یعنی یا باید یك متن قبلاً تایپ شده را (مثل كتاب‌ها و روزنامه‌های چندین سال قبل، یا حتی متنی را كه فایل تایپی آن موجود نیست و فقط پرینت آن را داریم) وارد رایانه كنیم، یا متن دست‌نویس را. متن‌های دست‌نویس هم به دو صورت «گسسته» و «پیوسته» وجود دارند: متن «دست‌نویس پیوسته» مثل همان چیزهایی است كه ما هر از گاهی كه دلمان تنگ می‌شود روی كاغذ می‌نویسیم، یا یك نامه، یا یك قطعه شعر و … اما متن «دست‌نویس گسسته» همان نوشته‌‌هایی است كه حروف آن جدا از هم و به صورت گسسته نوشته شده‌اند، مثل نام و نام‌خانوادگی كه در فرم‌های آزمون ثبت‌نام، به صورت هر حرف داخل یك كادر، نوشته می‌شوند. طراحی OCR گسستة فارسی تقریباً در مراحل پایانی كار قرار دارد ولی، OCR پیوسته ظاهراً سال‌های زیادی كار می‌برد. «رضا صدیق» و «پرویز رزازی»، كه در رشتة مخابرات تحصیل كرده‌اند و مسئولان یك شركت كامپیوتری به نام «اندیشه نرم‌افزار پایا» هستند، برای اولین بار به طور جدی پروژة OCR فارسی را دنبال كرده‌اند. رزازی كه دانشجوی مخابرات و مسئول بخش پردازش سیگنال شركت «پایا» و مدیر پروژة OCR در این شركت است، می‌گوید : « OCR در دنیا موضوعی ناشناخته نیست، و بر روی آن زیاد كار شده است، ولی در ایران با آنكه مدت‌هاست روی آن كار شده، اما بسیاری از این كارها در حد كارهای دانشگاهی و مقاله‌های علمی باقی‌مانده بود و تبدیل به یك محصول كاربردی در ابعاد وسیع (مثل ثبت‌نام آزمون‌های بزرگ) نشده بود. ما بر روی این طرح كار كردیم و هدفمان هم این بود كه محصول را به شكل صنعتی آن تولید كنیم. البته غیر از شركت «پایا»، دو شركت دیگر نیز با حمایت دبیرخانه طرح «تكفا» (توسعه كاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات) مشغول پژوهش و آزمایش بر روی OCR فارسی هستند. یكی از این شركت‌ها «داده‌پردازان دوران نوین» نام دارد كه مدیریت آن را دكتر «حسام فیلی» بر عهده دارد. دكتر فیلی متخصص در رشتة هوش مصنوعی، از دانشگاه صنعتی شریف، است و شركت «دوران نوین» را از سال 1381، با هدف كار تخصصی بر روی پروژه‌های هوش مصنوعی تأسیس كرده است. او دربارة چگونگی پیوستن شركتش به این طرح می‌گوید: «از تیرماه سال 82 با شروع فعالیت طرح «تكفا» و حمایت‌های مالی آنها، این شركت تصمیم گرفت كه در زمینة طراحی OCR فارسی پژوهش و فعالیت كند. این پروژه در شركت «دوران نوین» با همكاری آقای دكتر «ابراهیمی مقدم» كه او هم از دانشجویان دورة دكتری هوش مصنوعی دانشگاه صنعتی شریف است، انجام می‌گیرد.
ﭘﻴﺪﺍﻳﺶ ﻋﻠﻮﻡ ﻭ ﻓﻨﻮﻥ ﺟﺪﻳﺪ، ﺟﻮﺍﻣﻊ ﺑﺸﺮﻱ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺷﻜﻠﻬﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﺍﺯ اطلاعات ﺭﻭﺑﺮﻭ ﻧﻤﻮﺩﻩ است ﺳﻄﺢ ﺗﻮﺳﻌﺔ ﻳﻚ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﻣﻘﺪﺍﺭ اطلاعات ﻭ ﺩﺍﻧﺶ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺭﺯﻳﺎﺑﻲ ﻛﺮﺩ. ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻓﺰﺍﻳﻨﺪﺓ اطلاعات ﺑﻪ ﺷﻜﻠﻬﺎﻱ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻲ گیرد و با درجات متفاوتی ﺍﺯ ﭘﻴﭽﻴﺪﮔﻲ ﻫﻤﺮﺍﻩ می باشد. ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻪ ﺳﻴﺴﺘﻤﻬﺎﻱ ﭘﺮﺩﺍﺯﺵ اطلاعات ﺑﺼﻮﺭﺕ ﺭﻭﺯﺍﻓﺰﻭﻥ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻣﻲ یابد یكی از ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﻬﻢ ﺩﺭ ﻃﺮﺍﺣﻲ ﺳﻴﺴﺘﻤﻬﺎﻱ ﻣﺪﺭﻥ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﺧﻮﺩﻛﺎﺭ ﺍﻟﮕﻮﻫﺎ می باشد.

ﺑﺮخی ﻭﻳﮋﮔﻴﻬﺎی ﻣﺘﻮﻥ ﭼﺎپی ﻓﺎﺭسی

ﻧﮕﺎﺭﺵ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﻭﻳﮋﮔﻴﻬﺎﻱ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩﻱ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻛﺎﻣﻼً ﺍﺯ ﻧﮕﺎﺭﺵ لاتین ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ ﻣﻲسازد.
ﺑﻤﻨﻈﻮﺭ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻨﺔ OCR فارسی ﺁﮔﺎﻫﻲ ﺍﺯ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﻧﮕﺎﺭﺷﻲ ﻭ ﻧﺤﻮﺓ ﭼﺎﭖ ﺣﺮﻭﻑ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﻣﺮﻱ ﺿﺮﻭﺭﻱ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺑﻪ ﻭﻳﮋﮔﻴﻬﺎﻱ ﻛﻠﻲ ﻧﮕﺎﺭﺵ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ :

1-    ﻣﺘﻮﻥ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﺑﺮﺧﻼﻑ متون لاتین ﺍﺯ ﭼﭗ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﻲشود.
2-     ﺩﺭ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺣﺮﻭﻑ ﺍﺯ ﻳﻚ ﻳﺎ ﺩﻭ ﻃﺮﻑ ﺑﻪ ﺣﺮﻭﻑ ﻣﺠﺎﻭﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﺗﺼﺎﻝ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﺮﺧﻲ ﻧﻴﺰ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﻣﺠﺰﺍ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻫﺮ ﻛﻠﻤﻪ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺷﺎﻣﻞ ﻳﻚ ﻳﺎ ﭼﻨﺪ ﺑﺨﺶ ﻣﺘﺼﻞ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ « ﺯﻳﺮﻛﻠﻤﻪ » ﻧﺎﻣﻴﺪﻩ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. (الف)
3-    ﺣﺮﻭﻑ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭼﻬﺎﺭ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻣﺠﺰﺍ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﺷﻜﻞ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﻧﮕﺎﺭﺵ ﺩﺍﺷﺘﻪ باشند. ﺣﺮﻭﻑ ﺍﺑﺘﺪﺍﻳﻲ، ﻣﻴﺎﻧﻲ، ﺍﻧﺘﻬﺎﻳﻲ ﻭ ﻣﺠﺰﺍ. (ب)
4-     ﺣﺮﻭﻑ ﻭﺍﻗﻊ ﺩﺭ ﻳﻚ ﻛﻠﻤﻪ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﻫﻤﭙﻮﺷﺎﻧﻲ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻌﻨﻲ ﻛﻪ ﻧﺘﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﺭﺳﻢ ﺧﻄﻮﻁ ﻋﻤﻮﺩﻱ، ﺣﺮﻭﻑ ﺭﺍ ﺑﻄﻮﺭ ﻛﺎﻣﻞ ﺍﺯ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻣﺠﺰﺍ ﻧﻤﻮﺩ. (ج)
5-    ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﻓﻮﻧﺘﻬﺎ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﺣﺮﻭﻑ ﺩﺭ ﺩﻭ ﻣﺤﻞ ﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺍﺗﺼﺎﻝ ﺩﺍﺭﻧﺪ (د)
6-    ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺣﺮﻭﻑ ﺑﻴﻦ ﻳﻚ ﺗﺎ ﺳﻪ ﻋﺪﺩ ﻧﻘﻄﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺑﺎﻻ ﻳﺎ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺑﺪﻧﺔ ﺣﺮﻑ ﻭﺍﻗﻊ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
7-    ﺩﺭ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﺣﺮﻭﻑ ﺑﺪﻧﺔ ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻭ ﻣﺤﻞ ﻗﺮﺍﺭﮔﻴﺮﻱ ﻧﻘﺎﻁ ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ (ﻩ)
8-    ﺣﺮﻭﻑ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭ ﺑﺎﻻ ﻳﺎ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺑﺪﻧﺔ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺑﺎﺷﻨﺪ. سه اعراب ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ُ  ِ  َ در زبان فارسی ﺍﻋﺮﺍﺑﻬﺎﻱ ﺍﺻﻠﻲ ﺑﻮﺩﻩ و ﺍﻋﺮﺍﺏ ً ﺩﺭ ﺑﺮﺧﻲ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﻋﺮﺑﻲ ﺭﺍﻳﺞ ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﺩﻳﺪﻩ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﻛﻠﻤﺎﺕ ﻋﺮﺑﻲ ﺩﺍﺭﺍﻱ اعراب  ٍ   ٌ  ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﻋﻤﻮﻣﻴﺖ ندارد.
9-    ﺩﺭ ﺑﺎﻻﻱ ﺑﺪﻧﺔ ﻳﻚ ﺣﺮﻑ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﻋﻼﻣﺖ ﺗﺸﺪﻳﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
10-ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺣﺮﻭﻑ ﺷﺎﻣﻞ ﻫﻤﺰﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
11-ﺣﺮﻭﻓﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﭼﭗ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﺍﺗﺼﺎﻝ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﺠﺎﻭﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﻛﺸﻴﺪﻩ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﻮﻧﺪ.
ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﺣﺮﻭﻑ ﺧﻮﺩ ﺯﻳﺮﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺔ بزرگی از ﺗﻜﻨﻴﻜﻬﺎ ﺑه نامﺁﻧﺎﻟﻴﺰ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺒﺤﺚ ﺍﺻﻠﻲ ﺍﻳﻦ ﻃﺮﺡ می باشد.
هدف از مبحث آنالیز اسناد، شناسایی اجزای متنی، گرافیكی و عكس در تصاویر اسناد و استخراج اطلاعات مورد نظر از آنها می باشد. آنایز اسناد مشتمل بر كلیه مراحل پردازشی است كه محتویات یك سند اسكن یا دورنگاری شده چند صفحه ای را به یك فرم الكترونیكی مناسب كد می كنند. این كد كردن می توان چندین شكل داشته باشد : یك توصیف قابل ویرایش، یك نمایش فشرده كه تصویر سند از ان قابل بازیابی باشد و یا یك توصیف معناشناختی سطح بالا كه به منظور پاسخگویی به پرس و جوها می توان بكار رود.
منبع

ترجمه لغات پردازش‌تصویر

فهرست بعضی از لغات در زمینه هوش مصنوعی و پردازش تصویر عبارت اند از:

فهرست واژگان:

A
accuracy دقت action اقدام action-value function تابع اقدام-مقدار

activation function تابع فعالیت

active learning یادگیری فعال

adaptive control theory نظریه کنترل تطبیقی

adaptive dynamic برنامه نویسی پویای تطبیقی

programming (ADP)

algebraic expressions اصطلاحات جبری

applicability قابلیت اعمال

approximation algorithm الگوریتم تقریب

arbitrary دلخواه

arithmetic unknown مجهول حسابی

assertion اظهار

assumption فرض

attribute صفت

attribute-based language زبان مبتنی بر صفت

availability در دسترس بودن

B

background knowledge دانش زمینه

back-propagate پس-انتشار

backtrack عقب گرد

backward proof process فرایند اثبات رو به عقب

backward-chaining قضیه زنجیره ای رو به عقب

theorem

bandit problems مسائل قمار

bang-bang control کنترل بنگ-بنگ

basis functions توابع پایه ای

Bayes’ rule قانون بیز

Bayesian learning یادگیری بیزین

Bayesian network شبکه بیزین

Bellman equations معادلات بلمن

beta distribution توزیع بتا

bias weight وزن بایاس

Booleanclassification دسته بندی بولی(دودویی)

Boosting algorithm الگوریتم بوستینگ

boundary set مجموعه کران

branching factor فاکتور انشعاب

bump برامدگی

C

candidate definition تعریف مطلوب

candidate elimination حذف مطلوب

cart-pole balancing problem مسأله تنظیم میله ارابه

classification دسته بندی

clause بند

complete data داده های کامل

complexity پیچیدگی

component مؤلفه (جزء)

compression تراکم

computation محاسبه

computational complexity پیچیدگی محاسباتی

computational learning نظریه یادگیری محاسباتی

theory

computational عصب شناسی محاسباتی

neuroscience

conditional probability احتمال شرطی

conjugate prior مزدوج اول

conjunct عطف

Conjunction ترکیب عطفی

connectionism پیوندگرایی

consistency سازگاری

consistent hypothesis فرض سازگار

constraint equation معادله محدودیت

constructive الگوریتم های استقرای سازنده

induction algorithms

continuous-valued پیوسته مقدار

contradiction تناقض

convergence همگرایی

Cross-validation اعتبارسنجی متقابل

cumulative learning یادگیری فزاینده

current state حالت جاری

current-best- جستجوی بهترین فرض جاری

hypothesis search

D

debate مباحثه

decision list لیست تصمیم

decision stumps ریشه های تصمیم

decision theory نظریه تصمیم

Decision tree درخت تصمیم

declarative bias بایاس اعلانی

definition تعریف

delta rule قانون دلتا

density estimation تخمین چگالی

description توصیف

determinations تعیین کننده ها

deterministic قطعی

dictionary فرهنگ لغات

differentiating مشتق گیری

dimension of the space بعد فضا

direct utility estimation تخمین مستقیم سودمندی

discount factor فاکتور تخفیف

discrete گسسته

discrete-valued گسسته- مقدار

disjunct فاصل

Disjunction ترکیب فصلی

domain دامنه

dropping conditions حذف شرطها

dynamic environment محیط پویا

E

efficiency کارایی

empirical gradient گرادیان تجربی

ensemble learning یادگیری گروهی

entailment constraint محدودیت ایجاب

epoch دوره

equality literal لیترال تساوی

equation معادله (تساوی)

equivalence معادل (هم ارز)

error rate نرخ خطا

estimate تخمین زدن

evaluation function تابع ارزیابی

evidence شاهد

example مثال

example descriptions توصیف های مثال

expectation– ماکزیمم سازی امیدواری

maximization (EM)

expected value مقدار مورد انتظار

Explanation-based یادگیری مبتنی بر تشریح

learning (EBL)

exploitation بهره برداری

exploration اکتشاف

exploration function تابع اکتشاف

expressiveness رسا بودن

extension بسط

extract استخراج کردن

F

fairly good نسبتا خوب

false negative منفی کاذب

false positive مثبت کاذب

feature ویژگی (مشخصه)

feedback بازخور

feed-forward network شبکه پیشرو

filtering فیلتر کردن

first-order logic منطق مرتبه اول

fit برازش کردن

fixed policy خط مشی ثابت

formulation تدوین

forward–backward الگوریتم پیشرو-پسرو

algorithm

fully connected network شبکه کاملا متصل

fully observable کاملا رؤیت پذیر

function تابع

function approximation تقریب تابع

functional dependencies وابسته های تابعی

G

gain ratio نسبت بهره

generality عمومیت

generalization تعمیم

generalization hierarchy سلسله مراتب تعمیم

general-purpose الگوریتم های یادگیری همه منظوره

learning algorithms

goal predicate گزاره هدف

gradient descent نزول گرادیان

gradient-based algorithm الگوریتم مبتنی بر گرادیان

greedy agent عامل حریص

H

hamming distance فاصله همینگ

handwritten digits ارقام دست نویس

happy graphs گرافهای خوشحال

head (of a clause) سر(یک بند)

heuristic هیوریستیک

hidden Markov مدل های پنهان مارکوف

models (HMMs)

hidden units واحدهای پنهان

hidden variables متغیرهای پنهان

hill-climbing search جستجوی تپه نوردی

hole حفره

horn clause بند هورن

hypothesis فرض

hypothesis prior پیش فرض

hypothesis space فضای فرض

I

implement پیاده سازی کردن

inconsistent ناسازگار

incremental رو به رشد

independent مستقل

independently توزیع شده بطور مستقل و یکنواخت

and identically distributed (i.i.d.)

indicator variables متغیرهای نمایشگر

individual جداگانه

induction استقرا

inductive learning یادگیری استقرایی

inductive logic برنامه نویسی منطقی استقرایی

programming(ILP)

inequality literal لیترال عدم تساوی

infer استنتاج کردن

inference استنتاج

inferential استنتاجی

information content محتوای اطلاعات

information encoding رمزگذاری اطلاعات

information gain بهره اطلاعات

initial state حالت اولیه

instance-based learning یادگیری نمونه محور

interaction تعامل

internal state حالت درونی

invention اختراع

inverse entailment ایجاب معکوس

inverse resolution تحلیل معکوس

irrelevant attribute صفت نامربوط

iterative solution الگوریتم های راه حل تکراری

algorithms

K

kernel function تابع کرنل

kernel machines ماشین های کرنل

kernel model مدل کرنل

knowledge-based approach رهیافت مبتنی بر دانش

knowledge-based یادگیری استقرایی مبتنی بر دانش

inductive learning (KBIL)

knowledge-free بدون دانش

L

latent variables متغیرهای نهفته

layers لایه ها

leaf node گره برگ

learning curve منحنی یادگیری

learning element عنصر یادگیری

learning mixtures یادگیری ترکیبی گاوس

of gaussians

learning rate نرخ یادگیری

least-commitment جستجوی حداقل تعهد

search

likelihood درستنمایی

linear separator جداکننده خطی

linear-Gaussian model مدل خطی گاوس

linearly separable جداشدنی خطی

links پیوندها

list لیست

literal (sentence) لیترال (جمله)

local search جستجوی محلی

log likelihood لگاریتم درستنمایی

logistic function تابع استدلالی

lookup table جدول مراجعه

M

machine learning یادگیری ماشین

mahalanobis distance فاصله ماهالانوبیس

majority function تابع اکثریت

majority vote رأی گیری اکثریت

margin حاشیه

Markov decision فرایندهای تصمیم مارکوف

processes (MDPs)

maximum a posteriori (MAP) حداکثر تجربی

maximum-likelihood (ML) حداکثر درستنمایی

measure مقیاس

measurement اندازه گیری

memorization یادسپاری

memory-based learning یادگیری حافظه محور

Mercer’s theorem قضیه مرکر

minimal کمینه

minimum description حداقل طول توصیف

length (MDL)

mixture distribution توزیع ترکیبی

model checking وارسی مدل

model structure ساختار مدل

آشنایی با ماشین بینایی 

استفاده از حس گرها برای دریافت سیگنال هایی که تشکیل دهنده تصویر یک شی هستند که توسط کامپیوتر و یا سایر وسایل پردازش سیگنال برای تفسیر و تحلیل سیگنال‌های دریافت شده از قطعه مورد استفاده قرار می گیرد. ماشین بینایی به عنوان یک ابزار مهندسی در ابزارهای دیجیتال و در شبکه‌های کامپیوتری، برای کنترل ابزارهای صنعتی دیگر از قبیل کنترل بازوهای روبات و یا خارج کردن تجهیزات معیوب به کار می رود.

در حقیقت ماشین بینایی شاخه ای از علم مهندسی است که به رشته‌های علوم کامپیوتری (Computer science) و علم نورشناسی و مهندسی مکانیک و اتوماسیون صنعتی ارتباط دارد. یکی از مهمترین پر استفاده‌ترین کاربردهای آن در بازبینی و بررسی کالاهای صنعتی از جمله نیمه هادیها، اتومبیل ها، مواد خوراکی و دارو می باشد. همانند نیروی انسانی که با چشم غیر مسلح در خط تولید کالاها را برای تعیین کیفیت و نوع ساخت آنها بازبینی می کنند، ماشین بینایی از دوربین‌های دیجیتال و دوربین‌های هوشمند و نرم‌افزارهای image processing (پردازش تصویر) برای این کار استفاده می کند.

دستگاههای مربوطه (ماشین بینایی) برای انجام دادن وظایفی خاص از جمله شمردن اشیاء در بالابرها، خواندن شماره سریالها (Serial numbers)، جستجوی سطح‌های معیوب به کار می روند. در حال حاضر صنعت استفاده زیادی از سیستم ماشین بینایی برای بازبینی تصویری اشیاء (Visual inspection) که نیاز به سرعت بالا و دقت بالا و کار 24 ساعته و تکرار محابات بالا دارد، وجود دارد.

اگرچه انسان عملکرد بهتر و قابلیت تطبیق دهی بیبشتری برای خطاهای تازه در زمان کوتاه دارد ولی با توجه به ویژگی‌های ذکر شده این دستگاهها به مرور جای نیروی انسانی را که به دلیل انحراف و شرایط بد دارای خطا می باشند، در صنعت پر می کند. کامپیوترها به همان صورتی که انسان می بیند نمی توانند ببینند. دوربین‌ها همانند سیستم بینایی انسان نیستند و در حالی که انسان می تواند بر استنباط و فرضیات اتکا کند، تجهیزات کامپیوتری باید به وسیله آزمودن و تجزیه و تحلیل کردن جداگانه پیکسل‌ها و تلاش کردن برای انجام نتیجه گیری با توجه به پشتوانه اطلاعاتی و روش هایی مانند شناسایی الگو مشاهده کنند.

علی رغم اینکه بعضی الگوریتم‌های ماشین بینایی برای تقلید کردن از سیستم بینایی انسان توسعه یافته اند، تعداد معدودی روش برای تحلیل و شناسایی ویژگیهای مرتبط تصاویر به صورت مؤثر و ثابت توسعه یافته اند. سیستم‌های Machine vision و computer vision قادر هستند به صورت ثابت تصاویر را تجزیه و تحلیل کنند، ولی image processing بر پایهٔ کامپیوتر به صورت کلی برای انجام کارهای تکراری طراحی می شوند و علی رغم پیشرفت‌های صورت گرفته در این زمینه، هیچ سیستم machine vision و computer vision قادر نیست با برخی از ویژگی‌های سیستم بینایی انسان در قالب درک تصویر، تلرانس به تغییرات نور، تضعیف قدرت تصویر و تغییرات اجزا و… تطبیق پیدا کند.

اجزای یک ماشین بینایی

اگرچه ماشین بینایی بیشتر به عنوان یک پروسهٔ به کار بستنٍ “Machine vision” در کاربردهای صنعتی شناخته شده است، برای لیست کردن اجزای سخت‌افزاری و نرم‌افزاری به کار برده شده نیز مفید می باشد. معمولاً یک ماشین بینایی از اجزای زیر ساخته میشود :

1. یک و یا چند دوربین دیجیتال یا آنالوگ ( سیاه-سفید یا رنگی ) با اپتیک مناسب برای گرفتن عکس.
2. واسطه ای که عکس‌ها را برای پردازش آماده می سازد. برای دوربین‌های آنالوگ این واسطه شامل یک دیجیتال کننده عکس است. هنگامی که این واسطه یک سخت‌افزارٍ جدا باشد، به آن Frame grabber ( کارتی که برای دریافت سیگنال تصویری و فرستادن آن به کامپیوتر استفاده می شود)می گویند.
3. یک پردازشگر ( گاهی یک PC یا پردازنده تعبیه شده ( Embedded Processor ) مانند DSP
4. نرم‌افزار ماشین بینایی : این نرم‌افزار امکاناتی برای توسعه یک برنامه نرم‌افزاری که برای کاربردی مشخص است را فراهم می کند.
5. سخت‌افزار ورودی / خروجی ( مثلا I/O دیجیتال ) یا حلقه‌های ارتباطی ( مثلا ارتباط شبکه ای یا RS-232 ) برای گزارش نتایج.
6. یک دوربین هوشمند : یک وسیله ساده که همه موارد فوق را داراست.
7. لنزهایی که بتواند به مقدار مطلوبی روی سنسور تصویر زوم کند.
8. منابع نوری مناسب و گاهی خیلی مخصوص ( مثلا چراغهای LED، فلورسنت، لامپهای هالوژن و . . . )
9. یک برنامهٔ مشخص که بتواند تصاویر را پردازش کرده و مشخصه‌های مربوط و مناسب را شناسایی کند.
10. یک سنسور همزمان ساز برای شناسایی اجزا ( گاهی یک سنسور نوری و یا یک سنسور مغناطیسی ) : این سنسور برای راه اندازی سیستمٍ استخراج و پردازش تصویر می باشد.

سنسور همزمان ساز تعیین می‌کند که چه زمانی یک بخش ( که معمولاً روی یک حمل کننده حرکت می کند) در موقعیتی قرار گرفته است که باید مورد بررسی واقع شود. این سنسور هنگامیکه از زیر دوربین می گذرد و یک پالس نوری برای ثابت نگهداشتن تصویر ایجاد می‌کند، دوربین را برای گرفتن عکس فعال می کند. نوری که برای روشن کردن آن بخش به کار می رود در واقع برای آن است که مشخصه‌های مطلوب را برجسته و مشخصات نامطلوب ( مثل سایه‌ها و یا انعکاس ها) را به حداقل برساند. معمولاً پنل‌های LED با اندازه و طراحی مناسب برای این هدف مورد استفاده قرار می گیرند. تصویر دوربین یا توسط یک frame grabber و یا توسط یک حافظه کامپیوتری (که در آن از frame grabber استفاده نشده است) گرفته می شود.

frame grabber یک وسیله دیجیتال کننده است ( یا در داخل دوربین هوشمند و یا بطور جداگانه) که خروجی دوربین را به فرمت دیجیتال تبدیل کرده ( معمولاً این فرمت از یک آرایه دو بعدی از اعداد تشکیل شده که هر عدد متناظر شدت روشنایی نقطه متناظر در آن تصویر می باشد. به این نقاط پیکسل می گویند.) و سپس تصویر را به منظور پردازش توسط نرم‌افزارٍ ماشین بینایی در حافظه کامپیوتر ذخیره می کند. به طور معمول نرم‌افزار، اقدامات متفاوتی را برای پردازش تصویر انجام می دهد. گاهی در ابتدا تصویر برای کاهش نویز و یا تبدیل سایه‌های خاکستری به ترکیب ساده ای از رنگهای سیاه و سفید دستکاری می‌شود ( Binarization ).

در قدم بعدی نرم‌افزار عمل شمردن، اندازه گیری و شناسایی اجسام، ابعاد، کاستی‌ها و مشخصات دیگر تصویر را انجام می دهد. در نهایت با توجه به ضوابط و معیارهای برنامه ریزی شده ممکن است بخشی را بپذیرد و یا رد کند. اگر یک بخش رد شد، نرم‌افزار به یک دستگاه مکانیکی فرمان می دهد تا آن بخش را خارج کند و همچنین سیستم خط تولید را قطع کرده و به کارگر هشدار می دهد تا مشکلی که باعث ایجاد خطا شده را رفع نماید. اگرچه اکثر ماشین بینایی ها بر مبنای دوربین‌های سیاه–سفید بنا نهاده شده اند، استفاده از دوربین‌های رنگی در حال رایج شدن است.

همچنین امروزه شاهد شیوع فراوان استفاده از تجهیزات دوربین‌های دیجیتال به جای یک دوربین و یک frame grabber جداگانه در ماشین بینایی هستیم. استفاده از یک دوربین دیجیتال به منظور برقراری ارتباط مستقیم، باعث صرفه جویی در هزینه و نیز سادگی سیستم خواهد شد. دوربین‌های هوشمند که در داخل آنها embedded processor‌ها تعبیه شده اند، در حال تسخیر سهم بالایی از بازار ماشین بینایی ها هستند. استفاده از یک embedded processor ( و یا یک پردازنده بهینه ) نیاز ما به frame grabber و یک کامپیوتر خارجی را از بین می برد. به همین خاطر این پردازنده‌ها باعث کاهش هزینه، کاهش پیچیدگی سیستم و همچنین اختصاص توان پردازشی مشخص به هر دوربین می شود. دوربین‌های هوشمند معمولاً ارزان تر از سیستمهای شامل یک دوربین و یک برد و یک کامپیوتر خارجی هستند. همچنین توان بالای embedded processor و DSP‌ها منجر به بالا رفتن عملکرد و توانایی آنها نسبت به سیستمهای مرسوم ( که بر مبنای PC هستند ) شده است.
منبع

بینایی ماشین

اگر به طور خلاصه بخواهیم تعریفی از “بینایی ماشین” یا “Machine Vision” داشته باشیم ، به این صورت بیان می کنیم که : بینایی ماشین در واقع دادن قدرت دیدن به دستگاه ها و تجهیزات صنعتی با مجهز کردن آن ها به دوربین و کامپیوتر می باشد.

بینایی ماشین مجموعه ای از روش ها و تکنولوژی هاست که برای درک و آنالیز خودکار مبتنی بر تصاویر ، در زمینه هایی مثل بازرسی خودکار ، فرآیند کنترل و هدایت روبات در صنعت استفاده می شود. بینایی ماشین ارتباط نزدیکی با “بینایی رایانه ای ” دارد ولی با آن فرق دارد.

بینایی ماشین هم شامل طراحی یک راه حل برای فرایند است و هم مسائل فنی در حین فرایند است. از سال 2006 به بعد تا حدودی رابط کاربری استاندارد سازی شده است. اولین گام در بینایی ماشین ، دریافت یک تصویر است، که معمولا از دوربین ، لنز و نورپردازی استفاده می شود. بسته نرم افزاری بینایی ماشین از تکنیک های پردازش تصاویر دیجیتال برای استخراج اطلاعات لازم و تصمیم گیری برمبنای آن اطلاعات استفاده می کند.

تصویربرداری

معمولا از تصویر برداری دوبعدی در نورمرئی در بینایی ماشین استفاده می شود. البته جایگزین های دیگری مثل تصویربرداری در باند مادون قرمز ، تصویربرداری اسکن خط، تصویربرداری سه بعدی و تصویربرداری اشعه ایکس وجود دارد.

شکلی از تصویربرداری خطی و تصویر برداری سه بعدی

قسمت پردازش تصویر می تواند از وسیله تصویربرداری جدا باشد ، که در این صورت نیاز به یک رابط واسط نیاز است تا تصاویر را از دوربین دریافت کند(دریافت کننده فریم) و آن را برای انجام پردازش های بعدی به کامیپیوتر و سیستم پردازنده بدهد. اگر قسمت پردازش تصویر با دوربین ترکیب شده باشد ، اصطلاحا به آن دوربین هوشمند و یا سنسور هوشمند می گویند.

پردازش تصویر

بعد از دریافت تصویر نوبت به پردازش تصویر و استخراج اطلاعات از تصاویر می رسد. در پردازش تصویر اعمال مختلفی روی تصویر صورت میگیرد که شامل دو بخش بهبود تصاویر و استخراج ویژگی ها است. از جمله پردازش هایی که روی تصویر صورت می گیرد شامل : بازسازی و ترکیب تصاویر ، فیلتر کردن، آستانه گذاری ، شمارش پیکسل ، شناسایی لبه ، آنالیز رنگ ، شناسایی الگو ، و … است.

تصمیم گیری

در نهایت پس از دریافت و پردازش تصاویر و استخراج ویژگی و پارامترهای لازم نوبت به تصمیم گیری براساس این پارمترهای استخراج شده از تصویر می رسد.

چند مثال برای بینایی ماشین در زیر ذکر شده است :

بررسی وان حمام برای وجود خش
چک کردن اینکه آیا کیسه هو به درستی در اتومبیل نصب شده است یا نه
بررسی کاغذ هنگام تولید تا از نبود ایراد اطمینان حاصل شود
اطمینان از تولید درست سرنگ
پیدا کردن ناصافی در شیشه
هدایت روبات ها تا بتوانند با محیط ارتباط برقرار کنند

مزیت ها

فواید استفاده از یک سیستم بینایی ماشین چیست ؟

مهمترین فایده افزایش کیفیت محصول نهایی است . با اینکار نیازی به نمونه برداری از محصول نهایی و چک کردن نمونه نیست ، بلکه با بینایی ماشین می تواند صددرصد محصولات را بررسی کرد. برای نمونه در مثال تولید کاغذ ، هر اینج از کاغذ به دقت بررسی می شود و محصول نهایی دارای صددرصد کیفیت است. از دیگر مزیت ها می توان به افزایش سرعت ، دقت ، کاهش هزینه ها ، و انجام کارهایی که انسان قادر به انجام آن نیست ، اشاره کرد.

بینایی رایانه ای

بینایی رایانه ای یا “Computer Vision” یک فیلدی است که شامل دریافت ، پردازش ، آنالیز و فهم تصاویر است ؛ به طور کلی به دریافت تصاویر از محیط و استخراج اطلاعات کمی و کیفی از آن ها اطلاق می شود.

تشخیص چهره یا اثر انگشت ، خواندن پلاک اتومبیل و یا شمارش تعداد افراد از جمله کابردهای بینایی رایانه است.

مفاهیم بینایی رایانه ای بسیار نزدیک به بینایی ماشین است با این تفاوت که ،بینایی رایانه ای مفهوم کامل تری را در برمی گیرد و به طور کلی به پردازش و آنالیز تصاویر در دستگاه ها و اپلیکیشن های مختلف گفته می شود در صورتی که بینایی ماشین به صورت عملی و در محیط صنعتی صورت می گیرد.

در زیر جدولی ارائه شده است که تا حدودی تفاوت های بینایی رایانه ای با بینایی ماشین ذکر شده است :

منبع : http://d-i-p.ir